حمله با چاقو به کارگران معروف به بهانه تامین هزینه خرید قبر و... | روایت ماجرای تلخ قمهکشی علیه یک چهره توسط ۳ نفر از اراذل و اوباش!
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۶۲۰۵۳
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر، طرح ضربتی پلیس پایتخت ۳ پسر جوان به اتهام شرارت و اخاذی دستگیر شده بودند؛ آنها میگفتند: «قرارمان این بود که به ازای دریافت ۷۰ میلیون تومان یک کارگردان را تا جایی که میخورد کتک بزنیم و حالش را بگیریم.»
یکی از آنها سرکرده و دو نفر دیگر همدستش بودند و قرارشان این بود که بعد از اینکه کارگردان را راهی بیمارستان کردند ۳۰ میلیون دیگر هم بگیرند، از آنها میخواهم که جزئیاتی از قرار مدارشان را برایم بگویند، یکی از آنها گفت: «مدتی قبل یکی از دوستانم با من تماس گرفت و آدرس دفتر یک کارگردان را داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قرارمان ۷۰ میلیون تومان بود که ۴۰ میلیون را ابتدای کار داد و قرار شد ۳۰ میلیون دیگر را هم زمانی که شاکی را روانه بیمارستان کردیم به ما پرداخت کند که این کار را هم کرد.»
از آنها سوال میکنم چگونه نقشه خود را عملی کردند و میگویند: «ما آدرس و تصویر شاکی را داشتیم، ۴ روزی در کمین شاکی نشستیم تا اینکه روز چهارم سوار بر خودروی مدل بالایش وارد پارکینگ شد. بهدنبال او، ما هم وارد پارکینگ شدیم. با چاقو به جان او افتادیم و چندین ضربه زدیم و خودرویش نیز تخریب شد.»
میگفتند که نیاز مالی آنها وادار کرده است تا چنین کاری کنند، از یکی از آنها سوال کردم ماجرا نیاز مالی چیست و گفت: «پدرم به تازگی فوت کرده بود و برای خرید قبر و سنگ و… پول زیادی خرج شده بود و تمام این هزینه را قرض گرفته بودم.»
از سرهنگ سعید راستی رئیس مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی در مورد این درگیری سوال کردم تا از جزئیات بیشتری مطلع شوم، سرهنگ راستی با اشاره به اینکه پلیس کمتر از ۷۲ ساعت توانسته است این افراد را دستگیر کند گفت: ۳ نفر اوباش سابقه دار به سرکردگی ۱ نفر، یکی از کارگردانهای سینما را مورد هدف خود قرار دادند.
وی با بیان اینکه متهمان قصد داشتند در ازای دریافت ۷۰ میلیون تومان وجه نقد از این فرد اخاذی کنند، گفت: افراد با کمین چهار روزه در مقابل منزل شاکی با استفاده از یک سلاح سرد اقدام به ضرب و جرح وی میکنند.
طمع زیاد و اخاذی اوباش را به دام پلیس انداخترئیس مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی تهران ادامه داد: متهمان پس از فرار مجدداً با مضروب تماس گرفته و درخواست دریافت مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان قصد اخاذی از وی را داشتند که مالباخته در بیمارستان با برقراری تماس با پلیس ماجرا را با ما در میان گذاشت.
وی افزود: کمتر از ۷۲ ساعت با تلاش همکارانم هر سه متهم هم که از سابقه داران حوزه شرارت و درگیری هستند در شهرستان ورامین و جنوب تهران دستگیر شدند.
به گفته سرهنگ راستی، نفر چهارم که همان فرد اجیر کننده است هم در اختیار پلیس قرار دارد.
کد خبر 660173 برچسبها پلیس - نیروی انتظامی اوباشگریمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: پلیس نیروی انتظامی اوباشگری میلیون تومان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۶۲۰۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف میکند: در عملیات مطلع الفجر به بیشتر اهدافمان دست یافتیم و بیشتر مناطق اشغال شده آزاد شده بود.
آنگونه که فارس روایت میکند، ابراهیم هادی مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمههای شب با بیسیم تماس گرفتم و گفتم: آقا ابراهیم چه خبر؟ گفت: بیشتر مناطق آزاد شده؛ اما دشمن روی یکی از تپههای مهم منطقه انار شدیداً مقاومت میکنه. گفتم: من با یک گردان نیروی کمکی دارم میام. شما هر طور میتونید تپه رو آزاد کنید. هوا در حال روشن شدن بود که با نیروی کمکی به منطقه انار رسیدم. یکی از بچهها جلو آمد و بیمقدمه گفت: حاجی! ابراهیم رو زدن. تیر خورده تو گردنش.رنگ از چهرهام پرید. با عجله خودم را به سنگر امدادگر رساندم. ابراهیم تقریباً بیهوش بود. خون زیادی از گردنش رفته بود؛ اما گلوله به جای حساسی نخورده بود.پرسیدم: چطوری زدنش؟ تعریف کرد: برای حمله به تپه به هیچ نتیجهای نرسیدیم. هر کس چیزی میگفت. همان موقع ابراهیم بلند شد و رفت رو به سمت تپه و با صدای بلند اذان صبح را گفت! ما هر چه گفتیم برگرد، بیفایده بود. با تعجب دیدیم صدای تیراندازی عراقیها قطع شد. اواخر اذان بود که گلولهای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد. نگاهی به چهره ابراهیم انداختم. از این حرکت بچهگانه او تعجب کردم. یعنی چرا این کار را کرد؟ساعتی بعد علت کار او را فهمیدم. زمانی که ۱۸ نفر از نیروهای عراقی به سمت ما آمدند و خودشان را تسلیم کردند. یکی از آنها فرمانده بود.
او را بازجویی کردم. میگفت: ما همگی شیعه و از تیپ بصره هستیم. به ما گفته بودند ایرانیهاآتشپرست هستند. گفته بودند به خاطر اسلام به ایران حمله میکنیم؛ اما وقتی مؤذن شما اذان گفت، بدن ما به لرزه درآمد. یکباره به یاد کربلا افتادیم. برای همین دوستانِ همفکر خودم را جمع کردم و با آنها صحبت کردم. آنها با من آمدند. بقیه نیروها را هم به عقب فرستادم. الان تپه خالی است. با تعجب به افسر عراقی نگاه کردم. با پایان عملیات اسرای عراقی را تحویل دادیم. حمله ما در آن محور با تصرف تپه به اهداف خود دست یافت و با موفقیت به پایان رسید. از این ماجرا ۵ سال گذشت. زمستان ۶۵ و در اوج عملیات کربلای ۵ بودیم که رزمندهای جلو آمد و با لهجه عربی از من پرسید: حاجی! شما تو عملیات مطلع الفجر نبودین؟ گفتم: بله. چطور مگه؟ گفت: آن ۱۸ اسیر رو یادتون میاد؟ من یکی از اونا هستم. وقتی چهره متعجب من را دید، ادامه داد: ما به جبهه اومدیم تا با دشمن بعثی بجنگیم. چند روز بعد خبر شهادت و مفقودالاثری همه آن ۱۸ نفر به گوشم رسید.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903616